آقاي هادي ! خيلي ها ديگر سيب زميني شدند . اين روز ها جمله : دوست دارم در آرامش كار كنم يا ترجيح ميدهم در آرامش كار كنم را از خيلي از بچه ها شنيدن . از همين بجه هاي شهيد داده . چرا آرامششان را به هم ميزنيد ؟ بگذاريد راحت ترين راه را انتخاب كنند : فراموشي ..........
من با عشق آشنا شدم
و چه کسي اين چنين آشنا شده است ؟.....
هنگامي دستم را دراز کردم که دستي نبود .
هنگامي لب به زمزمه گشودم
که مخاطبي نداشتم .
و هنگامي تشنه آتش شدم
که در برابرم دريا بود و دريا و دريا.....!
ترسم كه اشك در غم ما پرده در شود
وين راز سر به مهر به آخرسمرشود
گويند سنگ لعل شود در مقام صبر
آري شود وليك به خون جگر شود
اينقدر سوالهايمان بي جواب موند كه ...هي ي
ولي بازخوبه باعث شد به روز كنيد
الله اعلم
اينقدر گير نديد
قضاوت . قضاوت . قضاوت
آخرتمون را خراب مي كنه .
مواظب باشيد
يه عالمه حرف تو اين دلامون مونده که به زبون اوردنش سخته ! وقتي ميايم و نوشته هاي شما رو مي خونيم، سبک ميشيم! انگار تموم حرفايي که تو دلمون بوده رو يه دور کامل به زبونش آورديمممممم!
قلم و قدمهاتان مستدام !
سلام . به نظرتون نميشه مسائل رو به جنجال تبديل نكنيم؟يه عده اينجا اشتباه كردن و موضع گيريهاي ناحقي انجام دادن ولي دليل نميشه همه چيز رو از موضع اتهام نگاه كنيم
سكوت در برابر ظلم خودش عين كمك به ظالم هست ولي خوبه مصاديق رو يه كم بهتر بررسي كنيم و خودمون عامل تفرقه و آب به اسياب دشمن ريختن نشيم .
اي هادي كوبنده، حمايتت ميكنيم
من اگه با تو بيشتر بگردم مطمئنم آخرش شهيد ميشم