سلام . مدتی نبودم . بعد هم که اومدم موضوع دلچسبی برا گفتن نداشتم . حالا هم حرف خاصی ندارم جز دو مطلب که برام مهم بود .
اولیش شکست تیم ملی کشتی آزاد ایران در فینال از تیم آذربایجان که خیلی حالگیری بود . به هر حال اگر بگذارن تنها تیمی که کمی بهش تعصب دارم همین کشتیه . آخه تیمی که هم میزبان بود و هم روسیه رو شکست داده بود چرا باید از یه کشور درپیتی ببازه ؟ با آمدن رییس جمهور آذربایجان به ایران برای شرکت در اجلاس اکو مرهمی بر این زخم ما گذاشته شد . هر آدم منصفی با نگاه کردن به هیکل این آقا حق را به تیم آذربایجان خواهد داد !
با شروع فعالیت تبلیغاتی برخی کاندیداها و جناحهای سیاسی ، نطق ها و سخنرانی هایی شنیده می شود که بسیار جالب است . مثلا یکی اش این است که خیلی ها به فراست افتاده اند تا موفقیت ایران در انرژی هسته ای و پرتاب ماهواره را به نفع خود مصادره کنند . آقای خاتمی در سفر شیرازشان بسیار صریح و شفاف انرژی هسته ای را از دستاوردهای دولت اصلاحات قلمداد کردند ! ( یادمان نمی رود زمانی را که یاران ایشان در دولت و مجلس تعلیق فعالیت های هسته ای و خوراندن جام زهر به رهبری را خواستار شدند ! ) آقای رفسنجانی عزیز هم که بطور پراکنده در مواقع مختلف هر دو موفقت را به دولت های قبل علی الخصوص دولت سازندگی منسوب می کنند . کم مانده جناب میر حسین خان موسوی هم بیاید و بگوید اگر من نبودم اصلا هسته ای نبود تا بخواهد انرژی بدهد !
دیدار اخیر رهبری با نمایندگان مجلس خبرگان را باید یکی از جالب ترین و حساس ترین دیدارها نامید . تعجب می کنم که چرا هیچ رسانه و سایتی صراحت آقا را در این جلسه برجسته نکرد ! رهبری به ظرافت و صراحت فرمودند گرچه تمامی دولت های قبل در موفقیت انرژی هسته ای و پرتاب ماهواره سهیم اند اما برخی اراده ها کارآمد تر است . در ادامه هم مطلبی را با این مضمون فرمودند که کسانی که چهرهای شاخص تری هستند مراقب سخنرانی هایشان باشند ! ( تفسیرش با خودتان . اما برداشت بنده این است که این گل آلود کردن آب توسط برخی چهره های شاخص انقلاب برای گرفتن ماهی از دریای زحمات و تلاشهای دولت فعلی در نزد رهبری یک بی تقوایی سیاسی قلمداد شده وگرنه آقا اینگونه دخالت نمی کردند و صریح تذکر نمی دادند . )
آقای خاتمی : حاج آقا ،شیراز جاتون خیلی خالی بود . یک سخنرانی کردم که همه ی شک و شبهه ها
رو از بین برد . از اضمهلال اخلاقی در جمهوری اسلامی گفتم و کرامت اخلاقی اصلاح طلبان .
از انرژی هسته ای گفتم و زحمات دولت اصلاحات و سازندگی برای تحقق اون ...
آقای هاشمی : به به . به به . آفرین ...
هاشمی : آقو ، ترو خدا ضایعمون نکنیا . گرچه با رای قاطع بازم شدم رییس خبرگان ولی خیلی کوچیکتم ...
آقا : ببین حاج اکبر آقا . رفاقتمون سرجاش . رییسیت هم سرجاش . ولی خداییش اگر این 4 سال مذاکرات هسته ای دست شما یا دیگران بود با همون پخ اولی شورای امنیت صدبار به غرب امیتاز داده بودید و یه تعلیق 100 ساله چپونده بودید تو پاچه ی ملت ! حالا هم که خدا خواست یه آدم قاطع از راه رسید و خوب جلوشون وایساد و نتیجه هم گرفت از یه طرف مردم رو از تحریم ها می ترسونید و از یه طرف هم هسته ای رو مال دولت خودتون می دونید ؟! عزیز من ، شما اهل فضل و کمالی . یه عمر زندان رفتی. تفسیر قرآن نوشتی . یار امام بودی ... وقتی شما رعایت نمی کنی توقع داشته باشم دیگران رعایت کنن ؟
- هجدهمین روز مقاومت خونین اما دلاورانه ی غزه هم سپری شد . دشمنی که ادعا می کرد در هفت الی ده روز یا حتی بنا به قولی در سه روز می توانست حماس را در جنگ مغلوبه کند حال به چنان عجزی افتاده که باور فضاحتش هم برایش مشکل است . رژیمی که پیچیده ترین و مجهزترین تکنولوژی های اطلاعاتی و امنیتی را دارد و از تعداد زیادی عرب فلسطینی خائن در شبکه ی جاسوسی اش استفاده می کند ، نتوانست حتی قدرت ظاهری حماس را تخمین بزند چه برسد به قدرت واقعی او که همان آمادگی هزاران جوان شهادت طلب برای به درک فرستادن نیروهای اسراییل در خیابان های غزه است . رژیمی که از کشنده ترین جنگ افزارهای کشتارجمعی برخوردار است نتوانست حتی یک خیابان غزه ای را اشغال کند که هجده ماه در محاصره بود و در سه روز اول جنگ سیصد مرکز اصلی نظامی و اداری اش را بر اثر بمباران از دست داد .
این است حقیقت کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا . پیروزی عده ای قلیل بر عده ای زیاد ! و چقدر پیوند زمانی غزه با کربلا همگون بود . یکبار دیگر خیانت کوفیان و خیانت نامبارک ها ! بار دیگر فتوای شریح قاضی و فتوای شیوخ عربستان ! بار دیگر لشکر ابن زیاد و لشکر تلموت ! بار دیگر قاسم ع و اکبر ع و عباس ع و حبیب و حر در لباس رزم کربلا ...
وقتی کشته هایتان را می بینم یا خبری از رشادت های مبارزانتان می شنوم آرزو می کنم ، یا لیتنا کنا معکم فافوز معکم ...
- سیزده روز طول کشید تا رهبر معظممان به صراحت عدم ورود به عرصه ی نظامی غزه را اعلام کردند . در آن سخنرانی شرحی از موقعیت ایران در جهان چنان توصیف شد که بالتبع هر جوان کله داغی را نسبت به عدم دخالت نظامی قانع کرد . به هر حال داغ غزه داغ کوچکی نیست . گرچه به لطف خدا پیروزی مقاومت و شکست اسراییل حتمی ست اما این کشتار مظلومانه ی مسلمانان با دسیسه ی تمام غرب و برخی سران اعراب کم سابقه و غیرقابل تحمل است .
- " دفاع به هر نحو ممکن" . چکار کردیم ؟ چکار کنیم ؟ چرا کسی پیشنهاد نمی دهد ؟ چرا هیچ بزرگتری جوان تر ها را جمع نمی کند تا کاری کنند ؟ بازهم نبود تفکر تشکیلاتی در بین دلسوزان مذهبی اولین و بزرگترین ضربه ای است که به ما زده و خواهد زد . آیا تاکنون چنین شور و احساساتی را در کنار ملتهب ترین پیام رهبر در طول سالهای اخیر سراغ داریم ؟ چرا کسی قدر نمی داند ؟ هر کسی هم که احساس تکلیف کرده نمی داند چگونه باید کاری کند ؟ یکبار همه جمع می شوند در راهپیمایی شعار می دهند . بار دیگر احساس تکلیف می کنند باید علیه شرکت های وابسته به صهیونیسم تبلیغ کنند . فردا احساس می کنند باید سایت های اسراییلی را هک کنند و پس فردا هم همه چیز را فراموش می کنند ! هیچ تشکیلات دولتی یا غیر دولتی یا مردمی هم نیامد اول این پتانسیل را جمع و بعد منسجم و مدیریت کند .
چه بخواهیم و چه نخواهیم جنگ آینده در پیش است . اولین سودی که وقایع غزه برای من و امثال من داشت این بود که از خواب بیدار شدیم . امن و امانی ممکلت ما را دچار غلفت کرده بود کانه تهدیدهای اسراییل نسبت به ایران فقط جنبه جنگ سیاسی و روانی داشت ! شاید مقاومت های حماس و حزب الله لبنان باعث شده باشند تا دشمن را در خط مقدم زمین گیر کنند اما این باعث نمی شود تا آینده را عاری از جنگ بدانیم . چقدر آماده ایم ؟ مردم مان چقدر آماده اند ؟ آمادگی چه از لحاظ فکری و چه رزمی و چه امدادی و ... متاسفانه هیچ بخاری از برخی متولیان مربوطه بلند نمی شود . هرچقدر هم داغ غزه در بین مردممان داغ باشد اما بالاخره بعد از مدتی عادی خواهد شد و صدا وسیما هم به هیچ حیل و ترفندی نخواهد توانست آنرا به اوج سابق برساند . چرا کسی قدر نمی داند ؟
شاید فعلا بهترین کار این باشد که دوستان و رفقای همفکر دور هم جمع شوند و آمادگی برای مقاومت و جهاد را دستور کار جلسات خود قرار دهند . خیلی چیزهای مفیدی از این جلسه بیرون خواهد آمد که کمترین آن آمادگی نیروهای مشتاق جهاد است . فقط با کار جمعی و ثمانی شدن باید به سمت آن حرکت کرد . نطفه ی انقلاب هم با همین گروه های کوچک مردمی منعقد شد و به پیروزی رسید .
- چند ایده مهم برای " دفاع به هر نحو ممکن " مطرح است که بنظر می رسد از اهمیت بیشتری برخوردار است . برخی نخبگان مانند استاد رحیم پور ازغدی سرنخ هایی را در این روزها مطرح کرده اند که باید هرطور شده عملی شوند . انشالله شاید مطلب بعدی وبلاگ دراین موضوع باشد .
سی سال بعد از انقلاب و قبل از فجایع غزه برای قدس راهپیمایی کردیم و حالا نیز بعد از غزه تنها کاری که کردیم همان راهپیمایی ست . سی سال سعی کردیم با اعراب ، از کشورهای خلیج گرفته تا مصر و دیگران که دلارهایشان را خرج ارتش صدام کردند حسن رابطه داشته یا آن را بهتر کنیم و حالا نیز بعد از غزه اولین چیزی که نگرانش هستیم همان برهم نخوردن دوستی مان با کشورهای برادر است ! سی سال فقط شعار مرگ بر اسراییل سر دادیم و اکنون که او شعار مرگ بر مسلمانش را براحتی عملی می کند ما فقط برای روسای جمهور ونزوئلا و نیکاراگوئه و ... نامه ی واغربتا می فرستیم ! سی سال حدیث پیامبر ص را از رسانه هایمان پخش کردیم که " اگر مسلمانی ندای هل من ناصر برادر مسلمانش را بشوند و به یاری او نشتابد مسلمان نیست "و حال که تمام غزه هم صدا برادران مسلمانشان را به یاری می طلبند ، ما فقط بیانیه می دهیم و اسراییل را محکوم می کنیم !
ائمه جمعه یا اهالی منبر آیا حرفی جز این که از رهبرتان جلو نزنید هم بلد هستند ؟ چرا هیچکدامشان عملکرد نظام را برای مردم تحلیل و قابل هضم بیان نمی کنند ؟ خط قرمز نظام تا کجاست ؟ آیا اصلا خط قرمزی هم وجود دارد ؟ یا غزه یک تراژدی تمام عیار است برای تبلیغات نرم سیاست خارجه ی ایران ؟ غزه قربانی شود تا مردم جهان بیدار شوند ؟ حتی بالاتر ! غزه قربانی شود تا حکام عرب سقوط کنند ؟ باز هم بالاتر ! غزه قربانی شود تا اسراییل در باتلاق آن فرو رود ؟ آیا این منصفانه ست ؟
یا آن اسلامی که خودتان یادمان دادید اسلام نبود یا ...
برای قضاوت زود است ولی اگر آنچه توقع نیست تا آخر پیش برود آنگاه می توان فهمید انقلاب دست محافظه کاران افتاده است .
چهارشنبه 18 /10/87 - روز عاشورا مصادف با دوازدهمین روز حملات اسراییل به غزه
غزه 2- بی بخاری مسئولان در قبال غزه
نخواندن این متن به اهالی محترم خشک مقدس توصیه می گردد
وقت است که درد را مداوا برسد
جان بر لب شیعیان دنیا برسد
گوساله پرست ها مدرنیته شده اند
از وادی طور کاش موسی برسد
هفت روز از جنگ غزه گذشت . دلمان بی خود خوش بود که رهبرمان بیانیه داده اند و دفاع از مظلومین فلسطین را وظیفه ی همه دانسته و مسئولین مان را به انجام وظایفشان تذکر داده اند ! این بود تمام قدرت ایران ؟ یا نه . حتی کمی از قدرت آن ؟ رییس جمهور و دولت هلوکاست ستیزمان هم که تمام زورشان فقط به سخنرانی ها و اجلاس های مشترک محدود شده . همه ی یاری نمایندگان مجلس مان هم تا اینجا رسیده که دولت را موظف کنند زین پس ورود کالاهای وابسته به سرمایه داران صهیونیسم را ممنوع کند ! لابد فکر میکنید این وسط فقط صدا وسیماست که دارد برعکس همیشه به وظیفه ی خودش خوب عمل میکند ؟ ... خیر . برای جوابش برگردیم به اولین سطر ، بیانیه ای از رهبری که می رفت تا کوره امیدی در دلها ایجاد کند . اینبار مضمامین قدری متفاوت بود . محکومیت سران عرب ، شیوخ الازهر ، رسانه های وابسته و در نهایت آمریکا .اما با لعابی محافظه کارانه که به مرور زمان در این هفت روز پررنگ تر شد ! شاید رهبر معظم مان مصالح مهمتری را مد نظر دارند که به خود اجازه ی ورود جدی تر را در این مساله نمی دهند. شاید یکی از این مصالح بیدارتر شدن امت اسلام و عریان تر شدن نفاق سران عرب و منفورتر شدنشان در بین امت اسلام باشد . اما اکنون دیگر روز اول نیست . هفت روز گذشت .بر شدت قتل و عام جلادان اسراییلی افزوده تر شده تا جاییکه طولانی بودن جنگ را در رسانه ها وعده می دهند . چند روز دیگر باید بگذرد و چند زن و کودک بی گناه دیگر باید کشته شوند تا مصلحت اندیشی های اهل فتوا به آخر برسد ؟ شاید مصلحت دیگرشان ، حفظ رابطه با برادران حاکم عرب مان است ! به هر حال یکپارچگی امت اسلام( نه حکام اسلام ) از هرچیز واجب تر است !!! نباید خدای نکرده رهبران مان با دستور اخراج دیپلمات های مصر و عربستان و ... ما را دشمن شاد کنند ! وحدت امت اسلام از هر چیز واجب تر است !!! تا کی ؟ تا وقتی حماس نفس می کشد . تا وقتی هنوز غزه رمقی در جان دارد . برای همین است که صدا و سیما دارد به نحو احسنت به وظیفه ی بایکوت خبری خود در راستای سیاست های کلان بزرگانمان عمل می کند . به خبرهای زیر که بارها از صدا و سیما پخش شد دقت کنید :
- بالاخره وزرای خارجه کشورهای عربی پس از چند روز تشکیل جلسه دادند ولی در نهایت به علت اختلاف جدی برخی از آنها بر سر نحوه برخورد با موضوع غزه ، تصمیم گیری در مورد آنرا به شواری امنیت محول کردند .
- نمایندگانی از پارلمان های تمام کشورهای اسلامی در لبنان تشکیل جلسه دادند ... رییس پارلمان لبنان پس از پیشنهاد قطع رابطه کشورهای اسلامی با اسراییل با مخالفت جدی از طرف چند کشور عربی مواجه شد .
حال چرا مصلحت نیست به وضوح از کشورهای مخالف عرب نام برده شود و در تمامی سطوح خبری صدا و سیما خیلی سریع و کلی از کنار آن می گذرند ، نمی دانم !... شاید حفظ رابطه با کشورهای منطقه مهمتر از قتل و عام مسلمانان غزه است . شاید فعلا درگیر نشدن با سایر کشورهای اسلامی از همه چیز مهمتر باشد ! سیاستی که از بالا صادر شده و به صدا و سیما هم سرایت کرده است !
به هر حال قرار است ایران پس از طی سند چشم انداز بیست ساله و یا شاید هم چهل ساله مقام اول علمی و اقتصادی را دربین کشورهای منطقه کسب کند . حیف است که این سرعت زیاد و رو به رشد انقلاب جوان ایران بخاطر موضعی عملیاتی و قاطع نسبت به فجایع غزه ، کند یا صفر گردد !!؟
صحبتی از مطالبه ی جهاد ندارم .اینبار مطالبه ی عکس العملی قاطعانه نسبت به حاکمان مسلمان همپیمان اسراییل است. امیدی به یاری کشورهای اسلامی نیست . خیلی وقت است که دیگر امیدی به راهپیمایی های ما هم نیست . و حالا دیگر امیدی به مسئولان ایران هم نیست ... اینبار دیگر فقط امیدمان به خدای ابابیل است .
این خاک ز سنگ های سجیل پر است
خون در دلمان به وسعت نیل پر است
با لشکر ابرهه اگر حمله کنند
باریکه ی غزه از ابابیل پر است
یا مهدی عج ...